بریدهای از کتاب کمی قبل از خوشبختی اثر انیس لودیک
1403/11/23
صفحۀ 206
او مثل کوهنوردی بود که هنگام بالا رفتن از کوه جلوتر حرکت میکرد. شیب راه خیلی تند بود اما او کمی بالاتر از ژولی حرکت میکرد، او را تشویق میکرد و بهترین جاهای پا گذاشتن را نشانش میداد. گاهی که ژولی میخواست کم بیاورد، کمی طناب را میکشید؛ اما نه زیاد، تا ژولی هم از خودش راضی باشد و وقتی به قله میرسد خودش را باعث موفقیتش بداند. پل کسی بود که میشد اسمش را "بهترین دوست" گذاشت.
او مثل کوهنوردی بود که هنگام بالا رفتن از کوه جلوتر حرکت میکرد. شیب راه خیلی تند بود اما او کمی بالاتر از ژولی حرکت میکرد، او را تشویق میکرد و بهترین جاهای پا گذاشتن را نشانش میداد. گاهی که ژولی میخواست کم بیاورد، کمی طناب را میکشید؛ اما نه زیاد، تا ژولی هم از خودش راضی باشد و وقتی به قله میرسد خودش را باعث موفقیتش بداند. پل کسی بود که میشد اسمش را "بهترین دوست" گذاشت.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.