بریده‌ای از کتاب سفر کوانتومی وال تنها اثر سیدایمان سرورپور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 15

دقیقا در لحظه ای که سر دوراهی تردید و یقین، ترس و جسارت و رفتن و موندن گیر افتاده بودم و تصور می‌کردم همه چیز در وخیم ترین حالت ممکن رو به نقطه پایان قرار داره، جهان من در حال تحول بود. نقطه ای که توش دست و پا میزدم نقطه پایان نبود بلکه آغازی بود برای همه چیز.

دقیقا در لحظه ای که سر دوراهی تردید و یقین، ترس و جسارت و رفتن و موندن گیر افتاده بودم و تصور می‌کردم همه چیز در وخیم ترین حالت ممکن رو به نقطه پایان قرار داره، جهان من در حال تحول بود. نقطه ای که توش دست و پا میزدم نقطه پایان نبود بلکه آغازی بود برای همه چیز.

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.