بریدهای از کتاب نقش هایی به یاد: گذری بر ادبیات خاطره نویسی اثر احمد اخوت
1403/1/30
صفحۀ 107
سائول فریدلندر به خاطر اینکه پدر و مادرش مزاری ندارند احساس میکند باید بنویسد:((نوشتن... دستکم نوعی حضور را ثبت میکند)) پرک دربارهی پیوند نوشتن و حضور چنین خوشبین نیست:(( میدانم آنچه میگویم بیمعنا و خنثاست: نشانهای است سراسر آکنده از نیستی و فنا... من هرگز(حتا در بازگوییهای همیشگیام) چیز تازهای کشف نخواهم کرد. فقط پژواک آخرین واژهای را که در وقت نوشتن غایب است میشنوم و رسوایی سکوت آنها[واژهها] را و خاموشی خویش را.))
سائول فریدلندر به خاطر اینکه پدر و مادرش مزاری ندارند احساس میکند باید بنویسد:((نوشتن... دستکم نوعی حضور را ثبت میکند)) پرک دربارهی پیوند نوشتن و حضور چنین خوشبین نیست:(( میدانم آنچه میگویم بیمعنا و خنثاست: نشانهای است سراسر آکنده از نیستی و فنا... من هرگز(حتا در بازگوییهای همیشگیام) چیز تازهای کشف نخواهم کرد. فقط پژواک آخرین واژهای را که در وقت نوشتن غایب است میشنوم و رسوایی سکوت آنها[واژهها] را و خاموشی خویش را.))
نظرات
1403/1/30
جمله فریدلندر به نقل از کتاب when memory comes(وقتی خاطره میآید) و جمله ژرژ پرک به نقل از کتاب w ou le sourvenir d` enfance(دبلیو یا خاطرهی کودکی) است. هر دو کتاب، خاطرات نویسندگان از بخشی از کودکی خود است که در جنگ سپری شده و هیچ کدام به فارسی ترجمه نشدهاند، متاسفانه.
0
علی عقیلی نسب
1403/12/25
0