بریدۀ کتاب
1403/6/12

4.7
11
صفحۀ 51
وقتی ما بچههای خود را خرد میکنیم، دیگر چگونه جلوی استعمار بایستند؟! ما فکر میکنیم این کار بیادبی و بیتربیتی است و با چه خشونتهایی تمام «روحیه» و «عصارهی اراده» را در بچه میشکنیم. بعد وقتی که این آدم بزرگ شد و شد استاد دانشگاه، وقتی که میخواهند به او دانشنامه بدهند، اگر باید در مراسمی دست شاه را ببوسد، به عکاس میگوید: مواظب باش وقتی لب من با دست اعلی حضرت مماس میشود، همان موقع عکس را بگیر. بعد این عکس را در قاب خاتم میکند و میگذارد در اتاق کارش. در بچگی تحقیر شده که در بزرگی به این حقارت افتخار میکند.
وقتی ما بچههای خود را خرد میکنیم، دیگر چگونه جلوی استعمار بایستند؟! ما فکر میکنیم این کار بیادبی و بیتربیتی است و با چه خشونتهایی تمام «روحیه» و «عصارهی اراده» را در بچه میشکنیم. بعد وقتی که این آدم بزرگ شد و شد استاد دانشگاه، وقتی که میخواهند به او دانشنامه بدهند، اگر باید در مراسمی دست شاه را ببوسد، به عکاس میگوید: مواظب باش وقتی لب من با دست اعلی حضرت مماس میشود، همان موقع عکس را بگیر. بعد این عکس را در قاب خاتم میکند و میگذارد در اتاق کارش. در بچگی تحقیر شده که در بزرگی به این حقارت افتخار میکند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.