بریده‌ای از کتاب خانه ی ماتریونا: به همراه "خرده ریزها" اثر آلکساندر ایسایویچ سولژنیتسین

_homagharibi_

_homagharibi_

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 88

چه دردناک است شرمسار وطن بودن، آن‌گاه که وطن در دست مشتی نیرنگ‌باز بی‌رگ است که از سر بی‌تدبیری و خودخواهی اداره اش می‌کنند، آن‌گاه که در چشم جهانیان چهره‌ای گستاخ، موذی و بی‌ارج دارد، آن‌گاه که به جای خوراک سالم روحانی، خوراک فساد پیش رویش می‌گذارند، آن‌گاه که فقر و پریشانی چنان در تار و پود زندگی مردم لانه کرده که به هیچ روی نمی‌توان چاره‌اش کرد.

چه دردناک است شرمسار وطن بودن، آن‌گاه که وطن در دست مشتی نیرنگ‌باز بی‌رگ است که از سر بی‌تدبیری و خودخواهی اداره اش می‌کنند، آن‌گاه که در چشم جهانیان چهره‌ای گستاخ، موذی و بی‌ارج دارد، آن‌گاه که به جای خوراک سالم روحانی، خوراک فساد پیش رویش می‌گذارند، آن‌گاه که فقر و پریشانی چنان در تار و پود زندگی مردم لانه کرده که به هیچ روی نمی‌توان چاره‌اش کرد.

6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.