بریده‌ای از کتاب زوال بشری اثر اوسامو دازایی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 115

حتی از خداوند هراسان بودم. بی آن که عشق الهی را باور کنم، تنها جزای الهی را باور داشتم. ایمان فقط احساس خم شدن در محکمه‌ی الهی برای خوردن تازیانه را در من برمی‌انگیخت‌. جهنم را باور داشتم اما وجود بهشت را مسخره می‌دانستم.

حتی از خداوند هراسان بودم. بی آن که عشق الهی را باور کنم، تنها جزای الهی را باور داشتم. ایمان فقط احساس خم شدن در محکمه‌ی الهی برای خوردن تازیانه را در من برمی‌انگیخت‌. جهنم را باور داشتم اما وجود بهشت را مسخره می‌دانستم.

202

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.