بریدۀ کتاب

چهل نامه ی کوتاه به همسرم
بریدۀ کتاب

صفحۀ 131

بانوی من! یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با سفری یک روزه، نه با سفری بلند، بَل با آخرین سفر. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با کلامی کم توشه از مهربانی، نه با سخنی سخت توبیخ کننده، بَل با آخرین کلام. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. تو باید بدانی عزیز من، باید بدانی که دیر یا زود- امّا ، دیگر نه چندان دیر- قلبت را خواهم شکست؛ و کاری جز این هم نمی توان کرد.

بانوی من! یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با سفری یک روزه، نه با سفری بلند، بَل با آخرین سفر. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با کلامی کم توشه از مهربانی، نه با سخنی سخت توبیخ کننده، بَل با آخرین کلام. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. تو باید بدانی عزیز من، باید بدانی که دیر یا زود- امّا ، دیگر نه چندان دیر- قلبت را خواهم شکست؛ و کاری جز این هم نمی توان کرد.

1

13

(0/1000)

نظرات

آقا بزار اول با بانو ازدواج کنی، بعد حالا فرصت هست برای سفر
2

0

زیبایی بیان ایشون من رو مجبور کرد که این قسمت رو منتشر کنم 

0

نامه ای به همسر آینده ام😅 

0

شما نگاه عرفانی داشته باش

0