بریدۀ کتاب
1402/4/17
صفحۀ 131
بانوی من! یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با سفری یک روزه، نه با سفری بلند، بَل با آخرین سفر. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با کلامی کم توشه از مهربانی، نه با سخنی سخت توبیخ کننده، بَل با آخرین کلام. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. تو باید بدانی عزیز من، باید بدانی که دیر یا زود- امّا ، دیگر نه چندان دیر- قلبت را خواهم شکست؛ و کاری جز این هم نمی توان کرد.
بانوی من! یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با سفری یک روزه، نه با سفری بلند، بَل با آخرین سفر. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. نه با کلامی کم توشه از مهربانی، نه با سخنی سخت توبیخ کننده، بَل با آخرین کلام. یک روز عاقبت قلبت را خواهم شکست- یک روز عاقبت. تو باید بدانی عزیز من، باید بدانی که دیر یا زود- امّا ، دیگر نه چندان دیر- قلبت را خواهم شکست؛ و کاری جز این هم نمی توان کرد.
1402/4/17
0