بریدهای از کتاب زندانبان یهودی اثر سیدسعید هاشمی
3 روز پیش
صفحۀ 27
حرفی نداشتم بزنم. خلیفه گفت: «چند سال است که موسی بن جعفر را در زندان نگه داشتهایم. اسمش زندان است اما راحت زندگی میکند. نه عیسی بن جعفر نه فضل بن ربیع و نه فضل بن یحیی نتوانستند زندانبانهای خوبی باشد. موسی بن جعفر زندانبانهای مرا جادو میکند. بین خودمان بماند از هر سه نفر آنها خواستم موسی بن جعفر را سربهنیست کنند، اما هر سه ترسیدند. بهانه آوردند که نمیتوانند. قدرت ندارند. فقط بلدند پول مفت بگیرند و به زندگیشان سر و سامان ببخشند. موقع اجرای دستور که میشود دستشان میلرزد احمقها!»
حرفی نداشتم بزنم. خلیفه گفت: «چند سال است که موسی بن جعفر را در زندان نگه داشتهایم. اسمش زندان است اما راحت زندگی میکند. نه عیسی بن جعفر نه فضل بن ربیع و نه فضل بن یحیی نتوانستند زندانبانهای خوبی باشد. موسی بن جعفر زندانبانهای مرا جادو میکند. بین خودمان بماند از هر سه نفر آنها خواستم موسی بن جعفر را سربهنیست کنند، اما هر سه ترسیدند. بهانه آوردند که نمیتوانند. قدرت ندارند. فقط بلدند پول مفت بگیرند و به زندگیشان سر و سامان ببخشند. موقع اجرای دستور که میشود دستشان میلرزد احمقها!»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.