بریده‌ای از کتاب نامه به پدر اثر فرانتس کافکا

بریدۀ کتاب

صفحۀ 30

نمی‌توانستم به اندازه کافی بر خود تسلط یابم و حرفم را در دهانم نگه دارم. لیکن همین که در حال ادا کردن واژه‌ها بودم، پشیمان می‌شدم در حالی که تو حمله می‌کردی بی آنکه هیچ رنجی متحول شوی، هیچکس ترحم تو را بر نمی‌انگیخت نه در آن لحظه و نه بعد از آن، آدمی همیشه در برابر تو بی‌دفاع می‌ماند.

نمی‌توانستم به اندازه کافی بر خود تسلط یابم و حرفم را در دهانم نگه دارم. لیکن همین که در حال ادا کردن واژه‌ها بودم، پشیمان می‌شدم در حالی که تو حمله می‌کردی بی آنکه هیچ رنجی متحول شوی، هیچکس ترحم تو را بر نمی‌انگیخت نه در آن لحظه و نه بعد از آن، آدمی همیشه در برابر تو بی‌دفاع می‌ماند.

22

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.