بریده‌ای از کتاب او و گربه‌اش اثر ماکوتو شینکای

mobina

mobina

1404/1/26

بریدۀ کتاب

صفحۀ 130

نمی‌دانستم مشکل من چه بود. من داشتم مثل تمام آدم‌های دور و برم زندگی خودم را می‌کردم.گویی نردبانی که در حال بالا رفتن از آن بودم، سقوط کرده بود و من بین زمین و هوا معلق مانده بودم. چیزی که آن را زندگی معمولی می‌نامیدم، تنها به افراد باهوش و یا آدم‌هایی که استعداد خاصی داشتند اعطا می‌شد.

نمی‌دانستم مشکل من چه بود. من داشتم مثل تمام آدم‌های دور و برم زندگی خودم را می‌کردم.گویی نردبانی که در حال بالا رفتن از آن بودم، سقوط کرده بود و من بین زمین و هوا معلق مانده بودم. چیزی که آن را زندگی معمولی می‌نامیدم، تنها به افراد باهوش و یا آدم‌هایی که استعداد خاصی داشتند اعطا می‌شد.

22

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.