بریده‌ای از کتاب چه کسی معلم تاریخ را کشت؟ اثر نزار قبانی

روشنا

روشنا

1402/5/8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 67

منتظرم باشید، ای گروه دلالان! ای که از پول نفت، بنا کرده‌اید اهرامی از نفاق؛ و شعر و نثر ما را بدل کرده‌اید به دکان ارتزاق! چشم به راه من باشید، که شعر پیوسته بیرون می‌تراود از عرق جبین مردمان... و از گرده‌های نان و از سیاه‌چال ‌های سرکوب و زلزله‌های برآمده از ژرفاها هر اندازه دیوارها را بلند بسازید خورشید را از طلوع کردن باز نخواهید داشت.

منتظرم باشید، ای گروه دلالان! ای که از پول نفت، بنا کرده‌اید اهرامی از نفاق؛ و شعر و نثر ما را بدل کرده‌اید به دکان ارتزاق! چشم به راه من باشید، که شعر پیوسته بیرون می‌تراود از عرق جبین مردمان... و از گرده‌های نان و از سیاه‌چال ‌های سرکوب و زلزله‌های برآمده از ژرفاها هر اندازه دیوارها را بلند بسازید خورشید را از طلوع کردن باز نخواهید داشت.

1

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.