بریدۀ کتاب
1402/12/18
3.8
74
صفحۀ 223
ماها کف اتوبوس نشسته ایم.زیر پایمان تشک های ابری گذاشته اند.تشک هایی که پر هستند از خون و استفراغ و ادرار.وقتی به جنگ می آیی و مجروح می شوی،ادبی که مردمان عادی پُزش را می دهند،کنار می رود.جنگ اخلاق خود را دارد.
ماها کف اتوبوس نشسته ایم.زیر پایمان تشک های ابری گذاشته اند.تشک هایی که پر هستند از خون و استفراغ و ادرار.وقتی به جنگ می آیی و مجروح می شوی،ادبی که مردمان عادی پُزش را می دهند،کنار می رود.جنگ اخلاق خود را دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.