بریدهای از کتاب نمایش در ایران (یک مطالعه) اثر بهرام بیضایی
1403/9/28
صفحۀ 81
نقال یکی از چهره های مهم و اصیل بازیگری در نمایش ایران است و برخی واقعه خوانان به راستی از چیره دست ترین بازیگرانند. واقعه خوانی کاری سخت و تخصصی ست و بر پایه ی اصول و سنن یا به بیانی دیگر هنری است محتاج پختگی و دانستن فنون و شگردها. هر نقال متخصص در کاری است: حمزه خوانی، حمله خوانی، شاهنامه خوانی و... کارشان آنچنانکه دیده ایم و میدانیم برخوردار از يك نوع آگاهی دقیق و آموختگی پیش خود از روانشناسی مردم است و تسلط عجیب ایشان بر و بر جمع خود از همین ناشی میشود. مختصر باید گفت که اینان به درستی میدانند که کجای قصه شان برای مردم هیجان انگیز است و چگونه بگویند تا بیشتر برانگیزد؛ با به وجود آوردن وقفه هایی در بیان، آهنگ دادن به کلام، بالا و پائین بردن به موقع دست و سر، کش دادن مطلب، گاه نجوا کردن و بی صدا فریاد کشیدن، گاه لرزاندن صدا و نیز عوض کردن صدا، خصوصاً کوفتن کف دستها بهم و پا بر زمین زدن، و همچنین با معلق نگه داشتن واقعه در جائی حساس، تماشاگر را در هیجانی مطبوع نگه میدارند. به اضافه ی اینها نقال با آنچه از بازیگری و حرکات بیانی چهره میداند و خوب میداند ، و نیز با قرار دادن خود در موقعیتهای حاد قهرمانان_ که آنها را خوب حس میکند و خوب منتقل میکندـ در واقع برای تجسم داستان خود نهایت توانائی را به کار می برد. همین پشتوانه ی مکتب نقالی بود که در قرنهای اخیر روش بازیگری یک نمایش نوظهور یعنی «تعزیه» را یاری کرد تا از لحاظ شکل به آن درجه از کمال برسد.
نقال یکی از چهره های مهم و اصیل بازیگری در نمایش ایران است و برخی واقعه خوانان به راستی از چیره دست ترین بازیگرانند. واقعه خوانی کاری سخت و تخصصی ست و بر پایه ی اصول و سنن یا به بیانی دیگر هنری است محتاج پختگی و دانستن فنون و شگردها. هر نقال متخصص در کاری است: حمزه خوانی، حمله خوانی، شاهنامه خوانی و... کارشان آنچنانکه دیده ایم و میدانیم برخوردار از يك نوع آگاهی دقیق و آموختگی پیش خود از روانشناسی مردم است و تسلط عجیب ایشان بر و بر جمع خود از همین ناشی میشود. مختصر باید گفت که اینان به درستی میدانند که کجای قصه شان برای مردم هیجان انگیز است و چگونه بگویند تا بیشتر برانگیزد؛ با به وجود آوردن وقفه هایی در بیان، آهنگ دادن به کلام، بالا و پائین بردن به موقع دست و سر، کش دادن مطلب، گاه نجوا کردن و بی صدا فریاد کشیدن، گاه لرزاندن صدا و نیز عوض کردن صدا، خصوصاً کوفتن کف دستها بهم و پا بر زمین زدن، و همچنین با معلق نگه داشتن واقعه در جائی حساس، تماشاگر را در هیجانی مطبوع نگه میدارند. به اضافه ی اینها نقال با آنچه از بازیگری و حرکات بیانی چهره میداند و خوب میداند ، و نیز با قرار دادن خود در موقعیتهای حاد قهرمانان_ که آنها را خوب حس میکند و خوب منتقل میکندـ در واقع برای تجسم داستان خود نهایت توانائی را به کار می برد. همین پشتوانه ی مکتب نقالی بود که در قرنهای اخیر روش بازیگری یک نمایش نوظهور یعنی «تعزیه» را یاری کرد تا از لحاظ شکل به آن درجه از کمال برسد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.