بریده‌ای از کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ اثر جی. کی. رولینگ

بریدۀ کتاب

صفحۀ 324

نگاه آن چشمان سبز به دو چشم سیاه افتاد و لحظه‌ای بعد، گویی در ژرفای آن چشمان سیاه چیزی از میان رفت و آن‌ها را خالی و خیره و مات کرد. دستی که هری را گرفته بود به زمین افتاد و اسنیپ دیگر حرکتی نکرد.

نگاه آن چشمان سبز به دو چشم سیاه افتاد و لحظه‌ای بعد، گویی در ژرفای آن چشمان سیاه چیزی از میان رفت و آن‌ها را خالی و خیره و مات کرد. دستی که هری را گرفته بود به زمین افتاد و اسنیپ دیگر حرکتی نکرد.

6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.