بریدهای از کتاب حباب شیشه اثر سیلویا پلت
1404/1/20
صفحۀ 108
نمیدانستم چرا میخواهم گریه کنم ولی همینقدر میدانستم که اگر کسی از نزدیک به من نگاه میکرد یا با من حرف میزد اشکهایم از چشمانم جاری میشد و بغضم در گلویم میترکید و یک هفته ی تمام گریه میکردم.
نمیدانستم چرا میخواهم گریه کنم ولی همینقدر میدانستم که اگر کسی از نزدیک به من نگاه میکرد یا با من حرف میزد اشکهایم از چشمانم جاری میشد و بغضم در گلویم میترکید و یک هفته ی تمام گریه میکردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.