بریده‌ای از کتاب قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی اثر یاسین حجازی

ن.ص🌱

ن.ص🌱

1404/1/7

بریدۀ کتاب

صفحۀ 334

و محمد را چندان مِحنَت و نِکبَت از قوم برسید که گفت: «هیچ پیغمبر را آن رنج نرسید از قوم که مرا.» و خدای فرشته ای را که مُوَکِّل است بر کوه ها بفرمود تا طاعتِ محمد به جای آورَد و آنچه محمد فرماید از هلاکِ قوم بکند. محمد صبر برگزید بر انتقام و گفت: «اِهدِ قَومى، فَإِنَّهُم لا يَعلمون.» و صحابه با رسول گفتند که:«یا رسول الله ، چون بودی اگر تو ایشان را لعنت کردی؟» گفت: «مرا به رحمت فرستاده اند، نه بدانکه لعنت کنم.»

و محمد را چندان مِحنَت و نِکبَت از قوم برسید که گفت: «هیچ پیغمبر را آن رنج نرسید از قوم که مرا.» و خدای فرشته ای را که مُوَکِّل است بر کوه ها بفرمود تا طاعتِ محمد به جای آورَد و آنچه محمد فرماید از هلاکِ قوم بکند. محمد صبر برگزید بر انتقام و گفت: «اِهدِ قَومى، فَإِنَّهُم لا يَعلمون.» و صحابه با رسول گفتند که:«یا رسول الله ، چون بودی اگر تو ایشان را لعنت کردی؟» گفت: «مرا به رحمت فرستاده اند، نه بدانکه لعنت کنم.»

16

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.