بریدهای از کتاب نظام حقوق زن در اسلام اثر مرتضی مطهری
1403/9/17
صفحۀ 174
جفت جویی جنگ و پیکار است و ازدواج تصاحب و اقتدار. عفت فراوان زن خادم مقاصد توالد است، زیرا امتناع محجوبانه او کمکی به انتخاب جنس است. عفت، زنان را توانا میسازد که با جستجوی بیشتر عاشق خود را یعنی کسی را که افتخار پدری فرزندان او را خواهد داشت برگزیند. منافع گروه و نوع از زبان زن سخن میگوید، همچنان که منافع فرد از گلوی مرد بیرون میآید... در عشقبازی، زن از مرد ماهرتر است زیرا میل او چندان شدید نیست که دیده عقل او را ببندد. داروین ملاحظه کرده است که در بیشتر انواع، ماده به عالم عشق بیعلاقه است. لمبرزو و کیش و کرافت ابینگ میگویند: زنان بیشتر به دنبال ستایشها و تحسینهای مطلق و مبهم مردانند و بیشتر میخواهند مردان به خواست آنها توجه کنند و این امر از میل آنها به لذات جنسی بیشتر است. لمبرزو میگوید: پایه طبیعی عشق زن فقط یک صفت ثانوی از مادری اوست و همه احساسات و عواطفی که زنی را به مردی میپیوندد از دواعی جسمی بر نمیخیزد، بلکه از غرایز انقیاد و تسلیم (تحت حمایت مرد قرار گرفتن) سر میزند و این غرایز برای انطباق با اوضاع به وجود آمده است.».
جفت جویی جنگ و پیکار است و ازدواج تصاحب و اقتدار. عفت فراوان زن خادم مقاصد توالد است، زیرا امتناع محجوبانه او کمکی به انتخاب جنس است. عفت، زنان را توانا میسازد که با جستجوی بیشتر عاشق خود را یعنی کسی را که افتخار پدری فرزندان او را خواهد داشت برگزیند. منافع گروه و نوع از زبان زن سخن میگوید، همچنان که منافع فرد از گلوی مرد بیرون میآید... در عشقبازی، زن از مرد ماهرتر است زیرا میل او چندان شدید نیست که دیده عقل او را ببندد. داروین ملاحظه کرده است که در بیشتر انواع، ماده به عالم عشق بیعلاقه است. لمبرزو و کیش و کرافت ابینگ میگویند: زنان بیشتر به دنبال ستایشها و تحسینهای مطلق و مبهم مردانند و بیشتر میخواهند مردان به خواست آنها توجه کنند و این امر از میل آنها به لذات جنسی بیشتر است. لمبرزو میگوید: پایه طبیعی عشق زن فقط یک صفت ثانوی از مادری اوست و همه احساسات و عواطفی که زنی را به مردی میپیوندد از دواعی جسمی بر نمیخیزد، بلکه از غرایز انقیاد و تسلیم (تحت حمایت مرد قرار گرفتن) سر میزند و این غرایز برای انطباق با اوضاع به وجود آمده است.».
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.