بریده‌ای از کتاب مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین اثر نادر ابراهیمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 46

شهید شو امّا شهید نمایی مکن ملّا! لباسِ قدّیسان را پیش از آن‌که پای در میدان تقدّسِ راستین بگذاری بر تَن مکن! آن منصور که بوسه بر طنابِ دار زد، زمانی زد که زمانِ زدن بود. به اوجِ پُختگی رسیده بود. دیگر حرفی برای زدن نداشت، و حق بود که با مُهرِ عمل، سخنانِ خود را ممهور کند... امّا تو...

شهید شو امّا شهید نمایی مکن ملّا! لباسِ قدّیسان را پیش از آن‌که پای در میدان تقدّسِ راستین بگذاری بر تَن مکن! آن منصور که بوسه بر طنابِ دار زد، زمانی زد که زمانِ زدن بود. به اوجِ پُختگی رسیده بود. دیگر حرفی برای زدن نداشت، و حق بود که با مُهرِ عمل، سخنانِ خود را ممهور کند... امّا تو...

13

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.