بریدهای از کتاب مردی که میخندد اثر ویکتور هوگو
1403/4/24
صفحۀ 180
تگرگ هجوم می آورد ، کلافه میکند ، می کوبد ، گیج و منگ می کند ، آسیب می زند. اما برف بدتر از آن است. برف آرام و بی رحمانه در سکوت کارش را می کند. دستش که بزنید ، آب می شود.اگر ریاکار را ساده دل بدانیم ، برف هم پاک و بی غش است.همین دانه های سفید زمانی که روی هم انباشته می شوند بهمن پدید می آورند. دغل کاران نیز این گونه به جنایت روی می آورند...
تگرگ هجوم می آورد ، کلافه میکند ، می کوبد ، گیج و منگ می کند ، آسیب می زند. اما برف بدتر از آن است. برف آرام و بی رحمانه در سکوت کارش را می کند. دستش که بزنید ، آب می شود.اگر ریاکار را ساده دل بدانیم ، برف هم پاک و بی غش است.همین دانه های سفید زمانی که روی هم انباشته می شوند بهمن پدید می آورند. دغل کاران نیز این گونه به جنایت روی می آورند...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.