بریده‌ای از کتاب به صرف قهوه و پیتا؛ سفرنامه و عکس های بوسنی و هرزگوین اثر معصومه صفایی راد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 132

ببخش فاطیما در روزنامه هایمان، کفش طلای مسی و رنگ موهای شکیرا، مردن لاک پشت هایی در جزیره متروک و دیرکردن لک لک های مهاجر مهم تر است تا سربریدن کودکی در حلب و کابل و پخته شدن دخترکی در عراق یا اعدام مردی در یمن ببخش فاطیما این نه ماه انتظار شکم مادرت ارزشش را نداشت جهان میزبان خوبی نبود... یک روز آمدی و مثل غنچه ای زیر شنی های تانک له شدی و خم به آبروی حقوق بشر نیامد... به قول الیاس دوست افغانستانی ام: ما می میریم تا عکاس تایمز جایزه بگیرد... بخشی از شعر مرثیه ای برای فاطیما از حامد عسگری.

ببخش فاطیما در روزنامه هایمان، کفش طلای مسی و رنگ موهای شکیرا، مردن لاک پشت هایی در جزیره متروک و دیرکردن لک لک های مهاجر مهم تر است تا سربریدن کودکی در حلب و کابل و پخته شدن دخترکی در عراق یا اعدام مردی در یمن ببخش فاطیما این نه ماه انتظار شکم مادرت ارزشش را نداشت جهان میزبان خوبی نبود... یک روز آمدی و مثل غنچه ای زیر شنی های تانک له شدی و خم به آبروی حقوق بشر نیامد... به قول الیاس دوست افغانستانی ام: ما می میریم تا عکاس تایمز جایزه بگیرد... بخشی از شعر مرثیه ای برای فاطیما از حامد عسگری.

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.