بریده‌ای از کتاب دماغ: برگزیده داستان های روس اثر احسان چادگانی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 75

یک انسان ناپدید شد، انسانی که از نظرها پنهان شد، کسی که هیچ‌کس از او محافظت نمی‌کرد، کسی که برای هيچ‌کس عزیز نبود، کسی که در نظر هيچ‌کس جالب نمی‌آمد، کسی که هیچ‌کس توجه هیچ‌کس را به خود جلب نکرد، حتی توجه طبیعت‌دانی را که هیچ فرصتی را برای فرو کردن سوزنی در یک مگس و مشاهده آن زیر میکروسکوپ از دست نمی‌دهد...

یک انسان ناپدید شد، انسانی که از نظرها پنهان شد، کسی که هیچ‌کس از او محافظت نمی‌کرد، کسی که برای هيچ‌کس عزیز نبود، کسی که در نظر هيچ‌کس جالب نمی‌آمد، کسی که هیچ‌کس توجه هیچ‌کس را به خود جلب نکرد، حتی توجه طبیعت‌دانی را که هیچ فرصتی را برای فرو کردن سوزنی در یک مگس و مشاهده آن زیر میکروسکوپ از دست نمی‌دهد...

14

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.