بریدهای از کتاب وسپرتین اثر مارگارت راجرسون
1404/1/5
صفحۀ 47
بانو دعاهایمان را میشنید.(خداشون) اما این بدان معنا نبود که بخواهد نجاتمان دهد. نمیتوانست... او متکی به فانی ها بود تا خواسته هایش را در این دنیای فیزیکی به انجام برسانند. مردن یا زنده ماندنمان به دست خودمان بود و شاید حالا در اینجا حاضر بود که در تنهایی نمیریم.
بانو دعاهایمان را میشنید.(خداشون) اما این بدان معنا نبود که بخواهد نجاتمان دهد. نمیتوانست... او متکی به فانی ها بود تا خواسته هایش را در این دنیای فیزیکی به انجام برسانند. مردن یا زنده ماندنمان به دست خودمان بود و شاید حالا در اینجا حاضر بود که در تنهایی نمیریم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.