بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

دون ژوان با اندوهش زندگی میکرد مثل یک منبع نیرو اندوهش بزرگتر و فراتر از او بود به تعبیری و نه فقط به تعبیری مسلح به آن اگرچه خودش را به هیچ وجه نامیرا نمی دانست ولی میدانست که آسیب ناپذیر است. اندوه چیزی بود که سرکشش میکرد و در عوض یا به عبارت دقیق تر مرحله به مرحله او را در برابر هر چیزی که پیش میآمد کاملا نفوذ ناپذیر میکرد پذیرنده می‌کرد و در صورت لزوم نامرئی اندوه توشه راهش بود. از هر نظر تغذیه اش میکرد با وجود آن دیگر هیچ نیاز عمده ای نداشت اصلادیگر این نیازها به چشم نمی آمدند اما در عین حال باید مدام این فکر را از خود دور میکرد که امکان پذیر شدن زندگی مطلوب دنیوی با این اندوه در مورد دیگران هم صدق میکرد رجوع شود به «پراکندن اندوه در دنیا»). سوگواری اش مشغله ای تمام وقت بود نه مشغله ای موقتی

دون ژوان با اندوهش زندگی میکرد مثل یک منبع نیرو اندوهش بزرگتر و فراتر از او بود به تعبیری و نه فقط به تعبیری مسلح به آن اگرچه خودش را به هیچ وجه نامیرا نمی دانست ولی میدانست که آسیب ناپذیر است. اندوه چیزی بود که سرکشش میکرد و در عوض یا به عبارت دقیق تر مرحله به مرحله او را در برابر هر چیزی که پیش میآمد کاملا نفوذ ناپذیر میکرد پذیرنده می‌کرد و در صورت لزوم نامرئی اندوه توشه راهش بود. از هر نظر تغذیه اش میکرد با وجود آن دیگر هیچ نیاز عمده ای نداشت اصلادیگر این نیازها به چشم نمی آمدند اما در عین حال باید مدام این فکر را از خود دور میکرد که امکان پذیر شدن زندگی مطلوب دنیوی با این اندوه در مورد دیگران هم صدق میکرد رجوع شود به «پراکندن اندوه در دنیا»). سوگواری اش مشغله ای تمام وقت بود نه مشغله ای موقتی

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.