بریده‌ای از کتاب تندتر از عقربه ها حرکت کن اثر بهزاد دانشگر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

من گمان می‌کنم حتی در کار خدا هم همه چیز مرتب و منظم و از پیش تعیین شده نیست. نمی‌شود بدون به آب و آتش زدن، حتی در همان مسیر هم پیش رفت. فقط باید پیش وجدان خودت بدانی که دنبال پول بیشتری یا چیزهای دیگری از منافع جامعه هم مد نظرت هست. اگر در این حرکتت حب و بغض فردی و حق مردم خوردن و طمع و... باشد که حتما اشتباه می‌کنی. اما اگر این‌ها نباشد، سر این دوراهی که بمانی، هر طرف بروی درست رفته‌ای و آن دنیا حجت خودت را داری. می‌گویی خدایا، من این کار را کردم، چون می‌خواستم جلوی خروج ارز از مملکت را بگیرم.

من گمان می‌کنم حتی در کار خدا هم همه چیز مرتب و منظم و از پیش تعیین شده نیست. نمی‌شود بدون به آب و آتش زدن، حتی در همان مسیر هم پیش رفت. فقط باید پیش وجدان خودت بدانی که دنبال پول بیشتری یا چیزهای دیگری از منافع جامعه هم مد نظرت هست. اگر در این حرکتت حب و بغض فردی و حق مردم خوردن و طمع و... باشد که حتما اشتباه می‌کنی. اما اگر این‌ها نباشد، سر این دوراهی که بمانی، هر طرف بروی درست رفته‌ای و آن دنیا حجت خودت را داری. می‌گویی خدایا، من این کار را کردم، چون می‌خواستم جلوی خروج ارز از مملکت را بگیرم.

33

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.