بریده‌ای از کتاب خار و میخک اثر یحیی سنوار

28

2

(0/1000)

نظرات

ابراهیم به احمد گفت: "ما مثل بقیه نیستیم احمد!"
.
با این جمله از کتاب خار و میخک، تصویر بسته‌ی نیم‌خورده‌ی آبنبات و خرت و پرت‌های داخل جیبِ نویسنده‌ی شهیدِ کتاب مقابل چشمانم مجسم می‌شود. بعد این تصویر، جایش را به چهره‌ی شهید نصرالله می‌دهد و جمله‌ای از روز تشییع وی در ذهنم تکرار می‌شود: "بعد از سی و اندی سال، این اولین بار است که همه می‌دانند سید حسن کجاست."
و دوباره تکرار جمله‌ی ابراهیم: "ما مثل بقیه نیستیم احمد!"
انگار شهید سنوار با همین دیالوگ ابراهیم به منِ خواننده نهیب می‌زند: "ما زندگی‌مان را بر محور آزادی قدس بنا کردیم و چنان روزگاری داشتیم که دیدید و شنیدید. محور زندگی شما چیست؟ چه آرمانی برای خود تعریف کرده اید؟ جهاد؟ مقاومت؟ انتظار؟ چه؟ چقدر زندگی‌تان را برای تحقق آن آرمان دگرگون کردید؟ اگر هنوز دارید مثل سایر انسان‌های دنیا زندگی می‌کنید، با همان جنس نگرانی‌ها و دغدغه‌ها و روزمرگی‌ها، پس باید خودتان و اهدافتان را بازنگری کنید. انسانی که آرمانی بزرگ و متعالی دارد، نمی‌تواند مثل بقیه زندگی کند."

2