بریدهای از کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش اثر دنی دیدرو
1403/4/3
صفحۀ 22
اربابش از او میپرسد آیا او تاکنون دچار درد زایمان شده است؟ ژاک جواب میدهد: نه. - به نظرت درد زایمان خیلی سخت است؟ - حتماً. - دلت به حال زنانی که سر زا هستند میسوزد؟ - خیلی. - پس گاهی دلت به حال کس دیگری جز خودت هم میسوزد؟ - دلم برای آنهایی میسوزد که دستهایشان را در هم گرده میکنند و موهایشان را میکنند و شیون میزنند، چون تجربه به من ثابت کرده تا درد نکشند این کارها را نمیکنند؛ اما برای درد خاص زن زائو دلم نمیسوزد چون شکر خدا نمیدانم چه دردی است!
اربابش از او میپرسد آیا او تاکنون دچار درد زایمان شده است؟ ژاک جواب میدهد: نه. - به نظرت درد زایمان خیلی سخت است؟ - حتماً. - دلت به حال زنانی که سر زا هستند میسوزد؟ - خیلی. - پس گاهی دلت به حال کس دیگری جز خودت هم میسوزد؟ - دلم برای آنهایی میسوزد که دستهایشان را در هم گرده میکنند و موهایشان را میکنند و شیون میزنند، چون تجربه به من ثابت کرده تا درد نکشند این کارها را نمیکنند؛ اما برای درد خاص زن زائو دلم نمیسوزد چون شکر خدا نمیدانم چه دردی است!
روشنا
1403/4/3
0