بریده‌ای از کتاب پانزده زندگی اول هری آگوست اثر کلر نورس

بریدۀ کتاب

صفحۀ 109

دوستت دارم.حس میکنم باید چیزی فراتر از این حرف ها میان‌مان باشد، حس می‌کنم باید چیز بیشتری بگویم؛ اما حالا که برایت می‌نویسم چیزی جز این نمی توانم. کلامی ورای این جمله نیست؛ هیچ حقیقتی بزرگ تر از این نیست و ساده تر و حقیقی تراز این نیست؛ دوستت دارم.

دوستت دارم.حس میکنم باید چیزی فراتر از این حرف ها میان‌مان باشد، حس می‌کنم باید چیز بیشتری بگویم؛ اما حالا که برایت می‌نویسم چیزی جز این نمی توانم. کلامی ورای این جمله نیست؛ هیچ حقیقتی بزرگ تر از این نیست و ساده تر و حقیقی تراز این نیست؛ دوستت دارم.

378

18

(0/1000)

نظرات

چقدر دوست داشتم این کتابو بخونم، اما پشیمون شدم. احساس کردم حوصله سربر باشه. 
چطور کتابیه؟ مخاطبو جذب میکنه؟ 
2

0

سلام
موضوع کتاب واقعا جذابه؛ تصور کن فردی که چند قرن زندگی کرده و دوباره زندگی میکنه. یه جورایی نامیرا
تا اینجا که به میانه ی  کتاب رسیدم میتونم ضمانت بدم کتاب به هدفش واقعا وفاداره و به معمای واقعی کلمه خوب نوشته شده... خیلی از سوالاتی که تو ذهن بر اثر ایده ی کتاب ایجاد میشه رو نویسنده پیش بینی کرده و پاسخ میده و این ایده تناسخ کاراکتر تو این دنیا قوی و محکم و با کمترین شک و شبهه جلو میبره. یعنی در حد سواد خواننده در تلاشه تا شبهات علمی و بیو فیزیکی این ایده رو برطرف کنه. خیلی جاها درباره مفهوم زمان یا مفهوم جهان های موازی در قالب صحبت دوتا کاراکتر به بحث میشینه.
اما درباره تجربه من از ترجمه این کتاب باید بگم که مترجم کتابی که من دارم خانم مهر آیین اخوت است که تو نشر هیر مند چاپ شده. و اگه کاراکتر رو میخوای تصور کنی یک فردیه که چند برابر یک انسان معمولی تجربه داره و واقعا این تجربه کاراکتر و قلمی که خانم اخوت داشتن همخونی داره و این ترجمه ترجمه خوبیه.
در نهایت منو که درون خودش غرق کرده تا اینجا... البته درباره تا پایان کار کتاب نمیدونم چی بشه!
 

1

سلام
خیلی ممنونم، پس باید بخونمش😊
@bookimo 

1