بریده‌ای از کتاب مربای شیرین اثر هوشنگ مرادی کرمانی

امیر خوشرو

امیر خوشرو

18 ساعت پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 47

بله چیزهایی شنیدم. اگر آن پسر فضول و کنجکاو به این فک نمی‌افتاد که چرا در شیشه مربا باز نمی‌شود شاید ما سال‌های سال همینجور محصولاتمان را به بازار می‌دادیم و می‌رفت توی قفسه بقالی‌ها و آشپزخانه‌ها خاک می‌خورد و هیچکس صدایش در نمی‌آمد. درست است که کار این پسر بچه برای ما ناگوار است و می‌خواهیم سر به تنش نباشد، الهی بخورد زمین شیشه بشکند و برود توی دستش، اما به ما هشدار داد.

بله چیزهایی شنیدم. اگر آن پسر فضول و کنجکاو به این فک نمی‌افتاد که چرا در شیشه مربا باز نمی‌شود شاید ما سال‌های سال همینجور محصولاتمان را به بازار می‌دادیم و می‌رفت توی قفسه بقالی‌ها و آشپزخانه‌ها خاک می‌خورد و هیچکس صدایش در نمی‌آمد. درست است که کار این پسر بچه برای ما ناگوار است و می‌خواهیم سر به تنش نباشد، الهی بخورد زمین شیشه بشکند و برود توی دستش، اما به ما هشدار داد.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.