بریده‌ای از کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی: روایت های یک روان درمانگر اثر لوری گاتلیب

سمیرا

سمیرا

1402/10/15

بریدۀ کتاب

صفحۀ 406

درد سلسله مراتب ندارد. رنج کشیدن را نباید درجه بندی کرد، چون درد مسابقه نیست. همسران معمولا این را فراموش می‌کنند و رنج خودشان را بزرگ جلوه می‌دهند_ من صبح تا شب بچه هارو نگه داشتم. کار من از کار تو شاق‌تره. من از تو تنهاترم. درد کی برنده می‌شود_ یا شاید هم بازنده؟ ولی درد درد است. با دست کم گرفتن درد نمیتوانی از پسش بر بیایی. از پسِ دردت وقتی میتوانی بربیایی که بپذیری‌اش و بعد بفهمی که باید باهاش چه کار کنی. چیزی را که داری انکار میکنی یا کوچک جلوه میدهی، نمیتوانی تغییر بدهی. و البته چیزهایی که نگرانی پیش پا افتاده ای به نظر میرسند معمولا نمودی از نگرانی های خیلی عمیق‌ترند.

درد سلسله مراتب ندارد. رنج کشیدن را نباید درجه بندی کرد، چون درد مسابقه نیست. همسران معمولا این را فراموش می‌کنند و رنج خودشان را بزرگ جلوه می‌دهند_ من صبح تا شب بچه هارو نگه داشتم. کار من از کار تو شاق‌تره. من از تو تنهاترم. درد کی برنده می‌شود_ یا شاید هم بازنده؟ ولی درد درد است. با دست کم گرفتن درد نمیتوانی از پسش بر بیایی. از پسِ دردت وقتی میتوانی بربیایی که بپذیری‌اش و بعد بفهمی که باید باهاش چه کار کنی. چیزی را که داری انکار میکنی یا کوچک جلوه میدهی، نمیتوانی تغییر بدهی. و البته چیزهایی که نگرانی پیش پا افتاده ای به نظر میرسند معمولا نمودی از نگرانی های خیلی عمیق‌ترند.

1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.