بریدۀ کتاب

پاییز آمد: خاطرات فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 12

اما در خانه ما جبری برای چادر پوشیدن و محجبه بودن دخترها نبود قط پدرم می‌گفت ما سادات هستیم سعی کنید جوری لباس بپوشید و جوری رفتار کنید که فردای قیامت پیش جدمان شرمنده نباشیم

اما در خانه ما جبری برای چادر پوشیدن و محجبه بودن دخترها نبود قط پدرم می‌گفت ما سادات هستیم سعی کنید جوری لباس بپوشید و جوری رفتار کنید که فردای قیامت پیش جدمان شرمنده نباشیم

12

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.