بریدهای از کتاب زوال بشری اثر اوسامو دازایی
دیروز
صفحۀ 37
در ظاهر، همیشه چهرهای خندان برای خودم میساختم، اما درونم همیشه لبریز از رنج و ناامیدی از زندگی بود. برقراری تعادل میان اینها کاری بس طاقتفرسا بود و سخت برایش عرق میریختم.
در ظاهر، همیشه چهرهای خندان برای خودم میساختم، اما درونم همیشه لبریز از رنج و ناامیدی از زندگی بود. برقراری تعادل میان اینها کاری بس طاقتفرسا بود و سخت برایش عرق میریختم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.