بریده‌ای از کتاب و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود اثر فردریک بکمن

روشنا

روشنا

1402/9/15

و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود
بریدۀ کتاب

صفحۀ 10

دو چیز در زندگی هست که ایمان او به آن‌ها تزلزل‌ناپذیر است: ریاضیات و نوه‌اش. وقتی بابابزرگ جوان بود گروهی از آدم‌ها نشستند و محاسبه کردند که چطور سه نفر را به ماه بفرستند و ریاضیات آن‌ها را برد و برگرداند. اعداد همیشه آدم را برمی‌گردانند.

دو چیز در زندگی هست که ایمان او به آن‌ها تزلزل‌ناپذیر است: ریاضیات و نوه‌اش. وقتی بابابزرگ جوان بود گروهی از آدم‌ها نشستند و محاسبه کردند که چطور سه نفر را به ماه بفرستند و ریاضیات آن‌ها را برد و برگرداند. اعداد همیشه آدم را برمی‌گردانند.

3

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.