بریده‌ای از کتاب غروب جلال اثر سیمین دانشور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 25

جلال همهٔ عمرش به نظر من باغبان بود، باغبان خواننده‌هایش، شاگردهایش که به آن‌ها مثل یک درخت که می‌روید و رشد می‌کند، نگاه می‌کرد، باغبان هر که را که می‌دید و استعداد نهفته‌ای در او کشف می‌کرد... آن استعداد را به رخش می‌کشید و باغبانی می‌کرد تا ببالد.

جلال همهٔ عمرش به نظر من باغبان بود، باغبان خواننده‌هایش، شاگردهایش که به آن‌ها مثل یک درخت که می‌روید و رشد می‌کند، نگاه می‌کرد، باغبان هر که را که می‌دید و استعداد نهفته‌ای در او کشف می‌کرد... آن استعداد را به رخش می‌کشید و باغبانی می‌کرد تا ببالد.

6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.