بریدهای از کتاب عقرب های کشتی بمبک اثر فرهاد حسن زاده
1402/8/29
صفحۀ 190
گفتم: "زندگی ما و شما خیلی با هم فرق داره، مِی نه؟" گفت: " فرق که داره. ولی مو زندگی شمایه بیشتر دوست دارم." گفتم: "چهطور؟" گفت : "بوی خوبی میده." من که نمیفهمیدم بوی تریاک و سیگار و عرق کجاش خوب بود. پسرهی سوسول خوابنما شده بود.
گفتم: "زندگی ما و شما خیلی با هم فرق داره، مِی نه؟" گفت: " فرق که داره. ولی مو زندگی شمایه بیشتر دوست دارم." گفتم: "چهطور؟" گفت : "بوی خوبی میده." من که نمیفهمیدم بوی تریاک و سیگار و عرق کجاش خوب بود. پسرهی سوسول خوابنما شده بود.
(0/1000)
محمدمهدی حیدری
1403/1/12
0