بریدۀ کتاب

الی...
بریدۀ کتاب

صفحۀ 196

فکر کنم این مرزبندی بین اصالت و ثروت و تنازع بقا در هر شهری وجود دارد. حالا یک جا مشخص‌تر است و یک جا کمتر توی چشم می‌زند. ولی اصالت دمشق قدیم نه به ساختمان‌های سنگی‌اش، که به در هم تنیدگی کافه‌ها و مسجدهایش است. هر ساختمانی یا کافه است یا مسجد، مگر اینکه خلافش ثابت شود! یعنی اینکه مردم در جریان استعمار فرانسه، کافه را گرفته‌اند، ولی مسجد را نداده‌اند. مثل مردم ایران که در جریان پذیرش اسلام، دین را گرفتند، ولی زبانشان عربی نشد.

فکر کنم این مرزبندی بین اصالت و ثروت و تنازع بقا در هر شهری وجود دارد. حالا یک جا مشخص‌تر است و یک جا کمتر توی چشم می‌زند. ولی اصالت دمشق قدیم نه به ساختمان‌های سنگی‌اش، که به در هم تنیدگی کافه‌ها و مسجدهایش است. هر ساختمانی یا کافه است یا مسجد، مگر اینکه خلافش ثابت شود! یعنی اینکه مردم در جریان استعمار فرانسه، کافه را گرفته‌اند، ولی مسجد را نداده‌اند. مثل مردم ایران که در جریان پذیرش اسلام، دین را گرفتند، ولی زبانشان عربی نشد.

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.