بریدۀ کتاب

مرز خسروی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 191

پله‌های زیرزمین را که مثل سیاه‌چاله‌اند پایین می‌روم. همه جا تاریک است. تنها یک لامپ زرد کوچک روشن است. عقیل سریع‌تر می‌رود و اسم احمد را می‌گوید. دستگاهی کنار در ورودی زیرزمین گذاشته شده، دستگاهی از جنس استیل و مستطیل‌شکل که تقریباً دو سه متری هست. داخلش تیغه‌هایی مثل تیغه چرخ گوشت وجود دارد دقیق‌تر نگاهش می‌کنم این چه دستگاهی است؟ تابلوی کوچک کنارش را می‌خوانم «تکثیر العظام». ...شکستن استخوان‌ها

پله‌های زیرزمین را که مثل سیاه‌چاله‌اند پایین می‌روم. همه جا تاریک است. تنها یک لامپ زرد کوچک روشن است. عقیل سریع‌تر می‌رود و اسم احمد را می‌گوید. دستگاهی کنار در ورودی زیرزمین گذاشته شده، دستگاهی از جنس استیل و مستطیل‌شکل که تقریباً دو سه متری هست. داخلش تیغه‌هایی مثل تیغه چرخ گوشت وجود دارد دقیق‌تر نگاهش می‌کنم این چه دستگاهی است؟ تابلوی کوچک کنارش را می‌خوانم «تکثیر العظام». ...شکستن استخوان‌ها

18

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.