بریدهای از کتاب اتاق شماره 6 اثر آنتون چخوف
1402/11/19
صفحۀ 45
- بی جهت این حرف را میزنید. اگر بیشتر به این چیزها فکر کنید خواهید دید همه این ظواهری که باعث نگرانی ما میشود، چقدر بیارزش است. باید برای درک زندگی تلاش کرد، خوشبختی واقعی در همین درک نهفته است. ایوان دیمیتریچ چین به صورت انداخت:« درک... ظاهر، باطن... ببخشید ولی اینها برای من قابل درک نیست.» سپس بلند شد و با غیظ به دکتر نگاه کرد و ادامه داد:« من میدانم که خداوند مرا از عصب و خون گرم به وجود آورده است. و این بافتِ زنده، اگر مستعدِ زندگی کردن باشد، باید در برابرِ هر عاملی که عصبهای او را تحریک کند، واکنش نشان دهد. و من هم واکنش نشان میدهم! به درد با فریاد و اشک واکنش نشان میدهم و به پستی با اظهار تنفر، به رذالت با انزجار. به نظر من اصلا چیزی که اسمش را میگذاریم زندگی، همین است. موجود زنده هرچه در سطح پایینتری باشد، حساسیت کمتری هم دارد و نسبت به عوامل تحریک کننده واکنش ضعیفتری نشان میدهد، و هرچه سطح تکاملش بالاتر باشد، واکنشش در برابرِ واقعیات، حساسیت و جوش و خروش بیشتری خواهد داشت ... »
- بی جهت این حرف را میزنید. اگر بیشتر به این چیزها فکر کنید خواهید دید همه این ظواهری که باعث نگرانی ما میشود، چقدر بیارزش است. باید برای درک زندگی تلاش کرد، خوشبختی واقعی در همین درک نهفته است. ایوان دیمیتریچ چین به صورت انداخت:« درک... ظاهر، باطن... ببخشید ولی اینها برای من قابل درک نیست.» سپس بلند شد و با غیظ به دکتر نگاه کرد و ادامه داد:« من میدانم که خداوند مرا از عصب و خون گرم به وجود آورده است. و این بافتِ زنده، اگر مستعدِ زندگی کردن باشد، باید در برابرِ هر عاملی که عصبهای او را تحریک کند، واکنش نشان دهد. و من هم واکنش نشان میدهم! به درد با فریاد و اشک واکنش نشان میدهم و به پستی با اظهار تنفر، به رذالت با انزجار. به نظر من اصلا چیزی که اسمش را میگذاریم زندگی، همین است. موجود زنده هرچه در سطح پایینتری باشد، حساسیت کمتری هم دارد و نسبت به عوامل تحریک کننده واکنش ضعیفتری نشان میدهد، و هرچه سطح تکاملش بالاتر باشد، واکنشش در برابرِ واقعیات، حساسیت و جوش و خروش بیشتری خواهد داشت ... »
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.