بریدهای از کتاب اعتراف اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی
1403/1/17
صفحۀ 84
برای پاسخ به این پرسش واحد که «آیا در زندگی من معنایی هست که با مرگی که بطور حتم در انتظار من است از میان نرود؟» که می توان آن را بصورتهای گوناگون مطرح کرد، در علوم بشری به جستجو پرداختم و دریافتم همه دانش های بشری نسبت به این پرسش گویی به دو نیمکره متضاد تقسیم می شوند که در دو انتهایشان دو قطب مختلف قرار دارد. یکی مثبت و دیگری منفی. ولی در هیچ یک از این دو قطب پاسخی برای پرسش های زندگی وجود ندارد. دسته ای از دانش ها گویی این پرسش را به رسمیت نمی شناسند، ولی در عوض با دقت و روشنی به پرسش هایی که مستقلا طرح می کنند، پاسخ می دهندو این گروه دانش های تجربی است که در آخرین نقطه شان ریاضیات قرار می گیرد. آن دسته دیگر دانشها، مسئله را به رسمیت می شناسند، ولی به آن پاسخ نمی دهند. این گروه دانشهای انتزاعی است و منتهی الیه آن، متافیزیک.
برای پاسخ به این پرسش واحد که «آیا در زندگی من معنایی هست که با مرگی که بطور حتم در انتظار من است از میان نرود؟» که می توان آن را بصورتهای گوناگون مطرح کرد، در علوم بشری به جستجو پرداختم و دریافتم همه دانش های بشری نسبت به این پرسش گویی به دو نیمکره متضاد تقسیم می شوند که در دو انتهایشان دو قطب مختلف قرار دارد. یکی مثبت و دیگری منفی. ولی در هیچ یک از این دو قطب پاسخی برای پرسش های زندگی وجود ندارد. دسته ای از دانش ها گویی این پرسش را به رسمیت نمی شناسند، ولی در عوض با دقت و روشنی به پرسش هایی که مستقلا طرح می کنند، پاسخ می دهندو این گروه دانش های تجربی است که در آخرین نقطه شان ریاضیات قرار می گیرد. آن دسته دیگر دانشها، مسئله را به رسمیت می شناسند، ولی به آن پاسخ نمی دهند. این گروه دانشهای انتزاعی است و منتهی الیه آن، متافیزیک.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.