بریده‌ای از کتاب دریاروندگان جزیره آبی تر اثر عباس معروفی

ftme

ftme

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 128

مجنون رفت سر چاهی که لیلی توش بود، منتظر نشست، نشست تا کمرش خم شد، بعد شد درخت.

مجنون رفت سر چاهی که لیلی توش بود، منتظر نشست، نشست تا کمرش خم شد، بعد شد درخت.

20

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.