بریدهای از کتاب که ماهی برآید اثر سعیده شبرنگ
1403/2/1
صفحۀ 57
درون آینه نگاهش به گوشه تا خورده فرش افتاد. گاهی که دستخطی از سبزوار میرسید، بی آنکه نامه را بگشاید آن را زیر فرش پنهان میکرد. با خــود می گفت مبادا مطالب مشغول کنندهای درون نامه باشد که مرا از درس باز بــدارد. نمی خواست خبری و اثــری، او را سست کند و تصمیمش را بگرداند. با خود عهد کــرده بود که در ایــام درس و تحصیل، از هر ذکری جز ذکر حق و برای حق اجتناب کند.
درون آینه نگاهش به گوشه تا خورده فرش افتاد. گاهی که دستخطی از سبزوار میرسید، بی آنکه نامه را بگشاید آن را زیر فرش پنهان میکرد. با خــود می گفت مبادا مطالب مشغول کنندهای درون نامه باشد که مرا از درس باز بــدارد. نمی خواست خبری و اثــری، او را سست کند و تصمیمش را بگرداند. با خود عهد کــرده بود که در ایــام درس و تحصیل، از هر ذکری جز ذکر حق و برای حق اجتناب کند.
0
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.