بریدۀ کتاب
1402/12/14
صفحۀ 66
به نظر من جوراب هر کس با شخصیت او هماهنگی دارد. جورابهای مادرم همیشه تمیز و مرتب هستند، بدون دررفتگی. مادرم زن مرتبی است. او میگوید من شلخته هستم و برای همین است که جورابها دربهدر میشوند، مادرم از هر فرصتی استفاده میکند تا به من بگوید که چقدر شلختهام. جورابهای من معمولا به پایم چین میخورند. پدرم همیشه جوراب سفید میپوشد. دخترعمهام که بسیار پر حرف است جوراب خالدار میپوشد. زن همسایه تازه به دوران رسیده ما جوراب نگیندار میپوشد و پاهای شوهرم همیشه از سفتی کش جورابهایش خط میافتد. برادرم عاشق جوراب حولهای است.
به نظر من جوراب هر کس با شخصیت او هماهنگی دارد. جورابهای مادرم همیشه تمیز و مرتب هستند، بدون دررفتگی. مادرم زن مرتبی است. او میگوید من شلخته هستم و برای همین است که جورابها دربهدر میشوند، مادرم از هر فرصتی استفاده میکند تا به من بگوید که چقدر شلختهام. جورابهای من معمولا به پایم چین میخورند. پدرم همیشه جوراب سفید میپوشد. دخترعمهام که بسیار پر حرف است جوراب خالدار میپوشد. زن همسایه تازه به دوران رسیده ما جوراب نگیندار میپوشد و پاهای شوهرم همیشه از سفتی کش جورابهایش خط میافتد. برادرم عاشق جوراب حولهای است.
نظرات
1402/12/16
چقدر ریزبینی های زنانه تو اثرش مشهوده، بدون خوندن نام نویسنده هم میشه فهمید که یه زن هستش از این نویسنده ها خیلی خوشم میاد
1
1402/12/16
1