بریده‌ای از کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوبها اثر رضا قاسمی

яσвεят

яσвεят

1404/1/15

بریدۀ کتاب

صفحۀ 101

خودش هم می داند تاریک که بشود دیگر نمی تواند با نگاهش مرا احاطه کند . تاریک که بشود حضور او هم باید از جنس حضور حرف شود . تاریک که بشود او هم باید کس دیگری بشود . می دانم تاریک که بشود من هم تاریک می شوم.

خودش هم می داند تاریک که بشود دیگر نمی تواند با نگاهش مرا احاطه کند . تاریک که بشود حضور او هم باید از جنس حضور حرف شود . تاریک که بشود او هم باید کس دیگری بشود . می دانم تاریک که بشود من هم تاریک می شوم.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.