بریده‌ای از کتاب درباره تقسیم کار اجتماعی اثر امیل دورکیم

بریدۀ کتاب

صفحۀ 378

دلیل ثابت شدن نقش هریک از یاخته‌ها بصورت تغییرناپذیر، اینست که نقش مذکور بهنگام تولد بدان محول شده است و بنابراین یاخته‌ی مورد بحث در قید نظام عادات ارثی گرفتار است و این نظام مهر و نشان زندگی بر او میزند، و وی نمیتواند عادات مذکور را از سر خود باز کند و حتی نمیتواند بطور محسوس آنها را دگرگون سازد، زیرا این عادات بطور عمیق ساختمان وی را تحت تأثز قرار می‌دهند و ساخت و حیات وی را از پیش تعین می‌بخشند، ولی [...] وضع جامعه چنین نیست و فرد اساسا وقف شغل مخصوصی نیست و ساختمان مادرزادی‌اش پیشاپیش لزوما او را مخصوص نقش واحدی [نـ]شناخته است تا بدین ترتیب او را برای ایفای نقش‌های دیگر نامستعد سازد، بلکه فرد از طریق وراثت فقط استعدادهای عمومی و کلی را می‌گیرد. [...] در حقیقت خود فرد این استعدادها را با بکار گرفتن آنها تعین می‌بخشد، و چون فرد باید استعدادهایش را در میدان وظائف مخصوص بکار اندازد و تخصصی‌شان کند، در نتیجه ناگزیر است که آن دسته از استعدادها را که در شغل خود بدانها نیاز فوری دارد، کاملا پرورش دهد و تا حدودی به تضعیف استعدادهای دیگر رضا دهد.

دلیل ثابت شدن نقش هریک از یاخته‌ها بصورت تغییرناپذیر، اینست که نقش مذکور بهنگام تولد بدان محول شده است و بنابراین یاخته‌ی مورد بحث در قید نظام عادات ارثی گرفتار است و این نظام مهر و نشان زندگی بر او میزند، و وی نمیتواند عادات مذکور را از سر خود باز کند و حتی نمیتواند بطور محسوس آنها را دگرگون سازد، زیرا این عادات بطور عمیق ساختمان وی را تحت تأثز قرار می‌دهند و ساخت و حیات وی را از پیش تعین می‌بخشند، ولی [...] وضع جامعه چنین نیست و فرد اساسا وقف شغل مخصوصی نیست و ساختمان مادرزادی‌اش پیشاپیش لزوما او را مخصوص نقش واحدی [نـ]شناخته است تا بدین ترتیب او را برای ایفای نقش‌های دیگر نامستعد سازد، بلکه فرد از طریق وراثت فقط استعدادهای عمومی و کلی را می‌گیرد. [...] در حقیقت خود فرد این استعدادها را با بکار گرفتن آنها تعین می‌بخشد، و چون فرد باید استعدادهایش را در میدان وظائف مخصوص بکار اندازد و تخصصی‌شان کند، در نتیجه ناگزیر است که آن دسته از استعدادها را که در شغل خود بدانها نیاز فوری دارد، کاملا پرورش دهد و تا حدودی به تضعیف استعدادهای دیگر رضا دهد.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.