بریدهای از کتاب پذیرفتن - مجموعه شعر - اثر گروس عبدالملکیان
1403/9/6 - 11:03
صفحۀ 7
می خواهم جنازه ام بر آب بیفتد و ساعت ها به ابرها خیره شوم مُرده ام موج بردارد قایقی باشم که مسافرش را پیاده کرده است و حالا بی خیالِ هر چیز بر این ملافهی آبی چُرت می زند
می خواهم جنازه ام بر آب بیفتد و ساعت ها به ابرها خیره شوم مُرده ام موج بردارد قایقی باشم که مسافرش را پیاده کرده است و حالا بی خیالِ هر چیز بر این ملافهی آبی چُرت می زند
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.