بریده‌ای از کتاب حانیه اثر حامد عسکری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

علی به گواه تاریخ خیلی از شب‌ها بیرون می‌رفت و با چاه حرف می‌زد، دردودل می‌کرد و کلمه‌هایش را در دل خام مدفون می‌ساخت. من خیلی به این فکر می‌کنم که اگر اینهایی که مانده، اینگونه اعجازگونه و مهیب و پر از حرارت و نور، آنهایی که دفن کرده چه بوده‌اند! به که رسیده‌اند؟

علی به گواه تاریخ خیلی از شب‌ها بیرون می‌رفت و با چاه حرف می‌زد، دردودل می‌کرد و کلمه‌هایش را در دل خام مدفون می‌ساخت. من خیلی به این فکر می‌کنم که اگر اینهایی که مانده، اینگونه اعجازگونه و مهیب و پر از حرارت و نور، آنهایی که دفن کرده چه بوده‌اند! به که رسیده‌اند؟

21

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.