بریده‌ای از کتاب زندگی کتاب ها اثر بهنام چهرزاد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ؛ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ پس چون شب بر او (ابراهیم) نمودار شد ستاره ی درخشانی دید و گفت‌؛ حتماً این پروردگار من است! اما چون ستاره غروب کرد به خود گفت: من آنچه زوال پذیرد را دوست نخواهم داشت. (قرآن کریم/76 انعام)

فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا قَالَ؛ هَٰذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ پس چون شب بر او (ابراهیم) نمودار شد ستاره ی درخشانی دید و گفت‌؛ حتماً این پروردگار من است! اما چون ستاره غروب کرد به خود گفت: من آنچه زوال پذیرد را دوست نخواهم داشت. (قرآن کریم/76 انعام)

6

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.