معرفی کتاب زندگی کتاب ها اثر بهنام چهرزاد

زندگی کتاب ها

زندگی کتاب ها

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

شابک
9786229094037
تعداد صفحات
364
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        این کتاب مدعی آن نیست که آنچه شما تا کنون خوانده اید بیهوده بوده است بلکه با طرح سوالاتی کلیدی و ضمنی در مباحث خود چرا باید کتاب بخوانیم؟ آیا آنچه تا بحال به طور متفرق خوانده ایم براستی در صقالت و پرورش روح ما مفید بوده است؟ فرق کتاب بازاری یعنی کتاب عام پسند با کتاب خاص و کمال آور در نیاز روحی انسان چیست؟ و چرا باید به محض خودشناسی مسیر خود را از کتابهای عوام پسند یا مبتذل و همه خوان حتی در قالب در وغین یک کتاب مفید جدا کنیم و ... همچنین با گلگشت در آثار مهم هنری، ادبی میراث بشری غرب و شرق چشم انداز مسیری نو در انتخاب ،خوانش، ترجمه و تولید کتابها و ارتقای فرهنگ را بروی خواننده می گشاید ضمن آنکه دغدغه ی مطالعه یا تولید آثاری را پیش می نهد که نشر چهرزاد بعنوان نخستین پیشگام نشر و باز آفرینی کتابهای فاخر و مهم ادبیات جهان در ایران منادی آن شده است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زندگی کتاب ها

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 50

طی دو سه سال گذشته بسیار تحت تأثیر حکمت های زندگی شوپنهاور بودم و همه هم می‌دانیم که این کتاب چه فروش بالایی دارد و می کند اما به تدریج که تعمق و بدبینی خارج از تعادل نویسنده ی آن را بیشتر مورد ملاحظه قرار دادم دریافتم که کلیت اندرزین مطلب کتاب یعنی:'' گولی و عوامانگی اکثر آدم ها یا با زبان ساده بی شعوری اغلب آدم ها نسبت به اقل آن ها'' که البته به نوعی مؤید حکم وحی هم هست(اکثرهم لایعقلون) به عنوان یک پدیده ی واضح نیاز به کشف تأملات شوپنهاوری نداشت چرا که آنچه اتفاقاً در گام بعد مطالبه می شود این است: «خب تو به من آموختی(هر چند خودم می دانستم) که اکثر آدم ها موجوداتی عوام، نادان و بی خودند در مرحله ی بعد چه به من می آموزی؟» و همین پرسش مهم دوم است که حداقل در متفکران غیرالهی مثل شوپنهاور به راهکار صائبی جز غور قوقوزنانه در تنهایی خود به معنای نه چندان بالنده و... کلمه نمی رسد بنابراین شوپنهاور گر چه نقص را بیان می کند و طرح ظلمتی را در می افکند که البته بر هر روشن ضمیری آشکار است. اما همین باعث می شود'' ایده ی اراده ی'' جهان بینی او راه چندانی به نور نبرده یا حداقل و برای مثال در قیاس با حکمت اشراقی سهروردی حرف بلندی برای گفتن نداشته باشد و...

0