بریده‌ای از کتاب پدر"تراژدی در سه پرده" اثر آوگوست استریندبرگ

روشنا

روشنا

1403/5/8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 91

من اگر مرد نبودم، حق داشتم هزار جور تهمت بزنم یا به قول معروف، آه و ناله سر بدهم. شاید هم می‌توانستم نوع بیماری یا حتی تاریخچه آن را دستتان بدهم. ولی، بدبختانه، چون مرد هستم، فقط می‌توانم دست‌هایم را جلو سینه به هم بیندازم و نفسم را توی سینه حبس کنم تا بمیرم.

من اگر مرد نبودم، حق داشتم هزار جور تهمت بزنم یا به قول معروف، آه و ناله سر بدهم. شاید هم می‌توانستم نوع بیماری یا حتی تاریخچه آن را دستتان بدهم. ولی، بدبختانه، چون مرد هستم، فقط می‌توانم دست‌هایم را جلو سینه به هم بیندازم و نفسم را توی سینه حبس کنم تا بمیرم.

84

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.