بریده‌ای از کتاب روابط متکامل زن و مرد اثر علی صفایی حائری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

هنگامى كه من با مقایسه‌ها، ارزش‌هاى بیشتر خودم را یافتم و با شهادت استعدادهایم، كار بزرگ خودم را شناختم و از تنوع و تكرار و از لذت و خوشى، به تحرك و به خوبى‌ها رو انداختم، با این بینش، دیگر هیچ تنوعى مرا ارضاء نخواهد كرد و هیچ چشمى و هیچ دهانى و هیچ دلى، جایگاه من نخواهد بود، كه من در این تنگناها نمى‌گنجم و در این محدوده‌ها، محبوس نمى‌شوم. هنگامى كه با همین مقایسه، عظمت من مشخص گردید و كار من نمودار گشت، ناچار من به شناخت دنیا راه مى‌یابم. اگر نقش من تحرك باشد و كار من حركت، ناچار دنیا راه من خواهد بود و در این راه من نباید گردى به پا كنم و دلى را بگندانم و كسى را به خود جلب كنم و خودم را در چشم‌ها بنشانم.

هنگامى كه من با مقایسه‌ها، ارزش‌هاى بیشتر خودم را یافتم و با شهادت استعدادهایم، كار بزرگ خودم را شناختم و از تنوع و تكرار و از لذت و خوشى، به تحرك و به خوبى‌ها رو انداختم، با این بینش، دیگر هیچ تنوعى مرا ارضاء نخواهد كرد و هیچ چشمى و هیچ دهانى و هیچ دلى، جایگاه من نخواهد بود، كه من در این تنگناها نمى‌گنجم و در این محدوده‌ها، محبوس نمى‌شوم. هنگامى كه با همین مقایسه، عظمت من مشخص گردید و كار من نمودار گشت، ناچار من به شناخت دنیا راه مى‌یابم. اگر نقش من تحرك باشد و كار من حركت، ناچار دنیا راه من خواهد بود و در این راه من نباید گردى به پا كنم و دلى را بگندانم و كسى را به خود جلب كنم و خودم را در چشم‌ها بنشانم.

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.