بریدهای از کتاب از دیار آشتی اثر فریدون مشیری
7 روز پیش
صفحۀ 96
همیشه ، وقتی تنها و نا امید و ملول تنت، روانت، از دست این و آن خسته ست، همیشه ،وقتی رخسار این جهان تاریک، همیشه، وقتی درهای آسمان بسته ست : همیشه، گوشه ی گرمی به نام"دل" با توست که صادقانه تر از هر که با تو پیوسته ست! به دل پناه ببر!آخرین پناهت اوست تو را چنان که تمنای توست، دارد دوست!
همیشه ، وقتی تنها و نا امید و ملول تنت، روانت، از دست این و آن خسته ست، همیشه ،وقتی رخسار این جهان تاریک، همیشه، وقتی درهای آسمان بسته ست : همیشه، گوشه ی گرمی به نام"دل" با توست که صادقانه تر از هر که با تو پیوسته ست! به دل پناه ببر!آخرین پناهت اوست تو را چنان که تمنای توست، دارد دوست!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.